نگاهی به فیلم تعارض
کارو پیرظهیری
طرح واره _ پارانویید _ اسکیزوفرنی _ یا ؟
(تعارض) یا همان (ریست) که نام بهتری برای فیلم لطفی است ، گویی فراموش کرده که مخاطبین او چه کسانی هستند؛
قبل از هرچیز تکلیف نویسنده با خود مشخص نیست چراکه فیلم نامه به تنها که بررسی میشود دچار نقص است ؛
تصویر هایی از زاویه ی دوربین های مدار بسته و سیاه و سفید که از اول تا آخر فیلم (رضا تمدن) را دنبال میکنند و از بس تکراری و کسل کننده میشود که تنها ۱۵ دقیقه ی اول فیلم میتوان آن را تحمل کرد ، این سوال که چه کسی پشت دوربین هاست مهم نیست و صرفا کمکی برای روایت است . گوشی رضا تمدن،خانه ی او و ماشین،اصلا و ابدا با هم هماهنگی نداشته و تا نقطه ی پایان ندارند.
شنیدن صدای سرگرد و دکتر در پشت دوربین و خط روایی داستان هم باور پذیر نیست ، که رضا تمدن در اتاق مشاوره و یا کلانتری به سر میبرد ، چراکه صحنه این اجازه را نمیدهد ، با نمایی از بالا در یک سوم پایانی فیلم و باز از زاویه دوربین مدار بسته ما متوجه شدیم که رضا تمدن با کسی صحبت نمیکند که هیچ او فقط دوربین و صدای ضبط شده ی خودش را محرم راز هایش میداند،اینجاست که میتوان فکر کرد تمدن پشت تمامی دوربین هاست ؛ صدای دکتر و سرگرد میتواند توهم شنیداری یک بیمار اسکیزوفرنی به نام رضا تمدن باشد ، هرچند هیچ روانکاو یا روان پزشک و روانشناسی حق و اجازه ندارد با مریض اینگونه که در فیلم میبینیم صحبت کند ، دکتر به ناخودآگاه مریض رجوع کرده و ناخودآگاه را بیرون میکشد و بعد درمان را شروع میکند که خود مبحثی جداست ، اما سوالی که باز لطفی را به چالش میکشد ، رضا تمدن به چه نوع بیماری دچار بود ؟ اسکیزوفرنی و یا پارانویید ؟ به دم دست ترین شاخصه ی بیماری اسکیزوفرنی اشاره شد اما ، رضا تمدن هایی که بهمان معرفی میشد رو با افکار منفی و بدبینی های مطلق میدیدیم که از شاخصه های بیماری پارانویید هم هست ؛ لطفی با روایت چندین رضا تمدن که اصلا نیاز نبود ، تنها مخاطب امروز را خسته و سالن را خالی تر کرد ؛روایت های مختلف و آشنایی های متعدد تمدن با شهلا خسته کننده و بی مورد است و انگار برای کش آوردن فیلم و بدون هیچ گونه هدف خاصی اجرا شده است .
لطفی میبایست بعد از حلق آویز کردن تمدن فیلم را تمام میکرد و یا تمدن هیچ وقت موفق به ساختن حلقه نمیشد ؛ رضا بهبودی برای نقش تمدن باید تلاش بیشتری میکرد و آگاهی بیشتری بر مریضی خود میداشت که این را میتوان از محمد رضا لطفی هم پرسید که چرا بهبودی تنها رقصی غیر معقول داشت و تمامی حرکات و اکت های بدن و صورت بهبودی کاملا طبیعی بود.
اخرین رضا تمدنی که معرفی شد کارمند بانکی بود که عاشقانه ، زندگی اش را ساده پیش میبرد و این پایان ضعیفی بود که لطفی برای فیلم انتخاب کرد .
هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.