نگاهی به رمان “زارا” نوشتە محمد قاضی
زارا رمانی فارسی به قلم محمد قاضی نویسنده و مترجم معاصر کرد است که برای اولینبار در ۱۳۱۹ شمسی به چاپ رسیده است.
زارا الهامی است از یک ماجرای واقعی و شگفت انگیز که در کردستان اتفاق می افتد.زارا دختر زیبارویی که همراه با خانواده اش به روستایی که قادر چوپان ساکن آن است مهاجرت میکند و مشکلاتی که در این عشق از سوی خانواده همسر اول چوپان،خانواده زارا،خواستگارهای زارا و حوادث منطقه سرشان می آید و… در آخر داستان جزام بیماری وحشتناک است که نقش می آفریند.
سگ وفادار قادر در داستان نقش پررنگی دارد و پایان بندی خاص داستان با او شکل میگیرد وقتی که در صحنه پایانی که زن اول چوپان یک نان روغن مال شده به سگ می دهد و سگ آنرا می برد به سوی کلبه قادر و زارا داستان را در ذهن خوانندە ماندگار میکند و بغض به گلو می نشاند.
در تک تک شخصیت های این داستان می بینیم، در کنار ابتذالی که همواره همراه با داستان پیش می رود این مرحله ی عرفانی فنا شدن در خود برای عشق است که در نهایت بر عناصر داستان چیرگی می یابد و آنان را راهبری می کند.
داستانی بسیار شیرین است که فرد را به شکل زیبایی با زندگی و عشق رو به رو می کند فنا شدن برای دیگری که شامل یک سگ گله به نام “براز” هم می شود که بر غرایز حیوانی خود پا می گذارد و غذای خود را هر روز برای صاحبش می برد تا او بخورد حتی جان خود را در جنگ با پسر خان به خطر می اندازد و یک گلوله به پایش می خورد تا صاحبش را نجات دهد.
افسانه ی بسیار زیبا از داستان واقعی دو عاشق،برای آنانکه باید بدانند «هرگز عشق را از کسی گدایی نکرد،بلکه برای عشق باید جنگید» و به این نکته مسلم نیز ایمان بیاورند که: در جایی که عشق فرمانرواست،عقل هیچ کاره است…
شاید تمام المانهای داستانی دقیق در آن اجرا نشده اما قاضی در ان بخوبی نشان داده است که داری استعداد نویسندگی هم بوده است. زارا تنها رمانی ست که محمد قاضی نوشته و منتشر کرده است.
این رمان، توسط مترجمانی چون محمدرئوف مرادی، عزیز گردی، بە زبان کردی و توسط دو مترجم طاهر سرحدی و حمید گلپسندی، به طور مشترک به زبان انگلیسی ترجمه و در سال ۱۳۸۵ توسط انتشارات دانشگاه کردستان چاپ شده است.
بە کانال “خانە کتاب كُردی” بپیوندید:
ئەم بابەتە تایبەتە بە ماڵی کتێبی کوردی و بڵاوکردنەوەی بە ئاماژەدان بە سەرچاوە ڕێگە پێدراوە.