بهار ادبیات کوردی در خراسان
گفتگوی «دهنگی کوردستان» با «علیرضا سپاهی لائین» نویسنده کورد خراسانی
هوشیار بابایی مدیر مسئول هفتهنامهٔ «دهنگی کوردستان»
دهنگی کوردستان/ هوشیار بابایی: حکایت کوردهای خراسان، حکایت رنج و هجران است. به فرهنگ و هنر آنها که بنگرید؛ موسیقی و ابیاتشان سراسر پر از ناملایمات و جور زمانه در حق این مردمان دورافتاده است. موسیقی و ادبیاتی که تنها بازگوکنندە سرنوشت محتوم آنهاست، مفریست که تاریخ رنجشان را سینه به سینه حفظ کرده است. داستان کوچاندن اجباری کوردهای کورمانج در زمان شاه عباس صفوی از غرب ایران به مناطق مرزی خراسان برای مقابله با تهاجم ازبک و ترک و استفاده از آنان به عنوان سپر بلا، داستانی بسیار تراژیک است. با وجود این تاریخ پر فراز و نشیب، آنها توانستهاند زبان و فرهنگ خود را حفظ کنند. زندگی سخت آنان را به عرصه موسیقی و هنر کشانده است به طوری که از دل این مصائب هنرمندانی نامدار همچون غلامرضا محمدی باجگیران، حاج قربان سلیمانی، سهراب محمدی، یلدا عباسی و… سر بر آوردهاند.
در سالهای اخیر، پویایی و گشایشی در فعالیتهای فرهنگی آنها به چشم میخورد و شاهد انتشار آلبومهای موسیقی متعدد و چاپ کتاب به زبان کوردی کورمانجی هستیم. یکی از این چهرهها “علیرضا سپاهی لائین” که سه دهه فعالیت ادبی در کارنامه خود دارد. این ادیب کورد ده مجموعه شعر فارسی به چاپ رسانده و اگر چه برای چاپ و نوشتن به زبان کوردی با محدودیتهایی روبرو هستند اما خوشبختانه در سالجاری سه مجموعه شعر کوردی توسط انتشارات “مادیار” چاپ کرده است که در نوع خود یک اتفاق میمون در حوزه ادبیات کوردهای خراسان قلمداد میشود.
به همین بهانه، سراغ این نویسنده کورد رفته و مصاحبهای با او تدارک دادهایم که در پی خواهد آمد:
۱_ همانطور که مستحضرید چرخش و گشایشی در حوزە زبان و ادبیات کوردی در بین فعالان فرهنگی کوردهای خراسان بوجود آمده است این گفتمان هویتخواهی را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان گفت این گفتمان به یک مطالبه چه در حوزه عمومی و چه در بین فعالان فرهنگی تبدیل شده است؟
فعالان فرهنگی و روشنفکران جامعهی کرد، در همهی ادوار، پیشتازان عرصهی هویتخواهی بودهاند و این طبیعی است که در روزگار ما هم، چنین باشد. تعهد هوشمندانه، همان توقعی است که از متفکرین و دلسوزان هر جامعهای میرود. در میان کردهای خراسان، بهویژه در سه دههی اخیر، همت هویتخواهی از هر دو حیث کمی و کیفی، حرکتی رو بهجلو بودهاست. بدیهی است که فعالان فرهنگی، به مثابه موتور محرکهی هویتطلبی عمل میکنند و عموما فاصلهای بین فعالان خط مقدم و دنبالکنندگان وجود دارد. در خراسان، خوشبختانه، «امر هویت» به مطالبهای روزافزون بدل شده و نشانههای بارزی از سرایت این خواهش به بدنهی جامعهی کردی نیز پیداست.
۲_ موانعی در چاپ و مجوز کتاب کوردی در خراسان وجود دارد و انتشار سه مجموعه شعر حضرتعالی توسط انتشارات مادیار را میتوان اتفاق مهم ادبی امسال قلمداد کرد. چقدر میتوان به چاپ کتاب کوردی در خراسان خوشبین بود و اصلن نگاه متولیان به این امر چقدر تغییر کرده است؟
بله، خوشبختانه در سال ۹۹ اتفاقات خوبی در حوزهی نشر کتب کردی در خراسان افتاد و لازم میدانم همینجا از برادرم جناب سردار مکریانی مدیر نشر مادیار صمیمانه سپاسگزاری کنم که حقیقتا کمک شایانی به راهافتادن این چرخه کردند.
به باور من، امسال، با اتفاقاتی که افتاد، پویش چاپ کتب کردی خراسان را برگشتناپذیر و توقفناپذیر کرد. یک دلیلش این که علاوه بر مادیار، نشر بیژنیورد نیز به مدیریت برادرم حسین آخرتی و یکی دو نشر دیگر هم، به کار چاپ کتب کردی اقبال بیشتری نشان دادند و کارنامهی خوبی از خود بهجا گذاشتند. مسئولین فرهنگی خراسان هم با صدور مجوز تاسیس «مرکزپخش کتاب کرد» نشان دادند که خوشبختانه نگاهشان به این مساله، با حسن نیت و سعهی صدر همراه شده است. یک نمونه از حسن همکاری متولیان، این که همین روزها دو کتاب شعر کردی بنده (تاوانبار/ شعر سپید کردی و خزانکا/ شعر نوجوان کردی) از سوی نشر بیژنیورد منتشر خواهد شد.
۳_ ظاهرا قوالب شعریی که در سه مجموعه کوردی چاپ کردید ( مینامال، دوچار،سه خشتی) خاص ادبیات کوردی است این اوزان آیا دارای عقبه و پیشنیهای در ادبیات کوردیاست؟
بله همینطوری است و همچنانکه در مقدمهی هر سه کتاب آمده، قالبهای دومالک (دوبیتی)، سهخشتی (سه مصرعی) و چارۆک (چهار مصرعی)، از زمان باباطاهر و عهد ساسانیان تا روزگار ما، در میان شعرا و ترانهسرایان کرد، سابقه داشتهاست. اما از آنجا که در میان کردها، ارایهی تعریف ادبی دقیق برای قالبهای کلاسیک دیرتر اتفاق افتاده، لذا میشود گفت این قالبها، فارغ از نام و نشان، از هزاران سال پیش وجود داشته است.
۵_ همانطور که میدانید شعر کوردی در بخشهای مختلف کوردستان دارای پیشینه و قدمت طولانی است و فارغ از شعر کلاسیک، امروز اشعار نو و حتی پستمدرن با المانها و فرمهای نو آثار زیادی تولید شده است، ادبیات کوردهای خراسان را میتوان کجای این ادبیات قرار داد؟
ادبیات کردهای خراسان را از این منظر به دوگونه میشود دید: ادبیات کردهای خراسان فارغ از زبان، و ادبیات کردی خراسان بر مبنای زبان.
در میان کردهای خراسان، عموما شعر کردی در قالبهای کلاسیک سروده شده است، هرچند شاعران کرد، پیشتر، شعر نیمایی و سپید به زبان فارسی سرودهاند. مجموعه «تاوانبار» که بهزودی منتشر میشود، بهنوعی نخستین مجموعهی شعر آزاد کردی خراسان است. باتوجه به زیرساختهای قوی ادبی در خراسان، من گمان میکنم بهزودی شعر کردی خراسان، در عرصهی شعر معاصر کردی، از هردو حیث کلاسیک و مدرن، جایگاه و اهمیت شایستهی خود را بازخواهد یافت.
۶_ حضرتعالی بیش از سه دهه در ادبیات فارسی کار کرده و چهره شناخته شدهای در این حوزه هستید و بیش از ده مجموعه شعر فارسی چاپ کردهاید، چه چیزی باعث شد تا اصرار بر نوشتن شعر به زبان کردی و چاپ سه مجموعه داشته باشید؟
درواقع این یک اصرار ساده نیست. این کار، عمل به اقتضای طبیعت و انجام وظیفهی درست و کامل انسان معاصر است. ما مامور به تعالی و تجلی دارایی خویشیم. زبان فارسی، زبان ملی ماست و بنده تا این لحظه حدودا ۲۰ کتاب شعر چاپ کردهام که فقط چهارتای آنها کردی است. دلیلش هم این است که ما از کودکی، از طریق کتابهای درسی و رسانهها، مدام شعر فارسی شنیدهایم و خیلی دیر به ظرفیت و اهمیت زبان مادری خویش پی بردهایم. اما در همین سه دههی اخیر و با شناختی که از وظیفه و هویت فرهنگی خود یافتهایم، متوجه شدهایم که زبانهای دیگر، محافظان خویش را دارند. ما کردیم و کردها مسئول پاسداری زبان خویشاند.
۷_ اولین اثر فاخر کوردی “مهم و زین” احمد خانی به زبان کوردی کورمانجی نوشتە شدە است و میتوان گفت هم سرآغاز هویتخواهی کوردی و هم اولین اثر کوردی قلمداد میشود، کوردهای کورمانج در خراسان با این پیشینه ادبی از لحاظ زبانی چطور این گسست ادبی و گسست تاریخی را ترمیم خواهند کرد؟
در روزگار ما، خوشبختانه به دلیل انقلاب تکنولوژیک بهویژه در حوزهی ارتباطات و رسانه، فاصلههای جغرافیایی عملا محو شدهاند. کردهای خراسان، علاوه براین که در حال حاضر مەم و زین را خواندهاند، از اشعار علی حریری تا شیرکوی بزرگ را در دسترس خویش دارند و میخوانند. علاوه براین، در سه قرن گذشته، ادبیات کردی خراسان دو شاعر بزرگ به نام ابنغریب و جعفرقلی زنگلی، پرورده و از خود به یادگار گذاشتهاست. بنابراین، گسست مخرب و خسارتباری اتفاق نیفتاده و رشد روزافزون کمی و کیفی شعر و ادب کردی خراسان، خود گواه محکمی از پیوستگی ذوقی، زبانی، ادبی و فرهنگی است.
۸_ ادبیات شفاهی کوردهای خراسان چقدر در حفظ و پویایی ادبیات کوردی در این منطقه موثر بوده است و ادبیات کوردهای خراسان چقدر بر سر این سنت شفاهی شکل گرفته است؟
خب واقعیت این است که تا پیش از آغاز کتابت و گسترش روایتهای علمی و ادبی از شعر، تقریبا همه چیز کردهای خراسان و حتی تاریخشان شفاهی بودهاست. این سالها اما، موضوع بهکل تغییر کرده و حتی همان سنتها و سوابق شفاهی نیز، دارای شناسنامه و تعریف مکتوب و استاندارد شدهاند.
بنابراین، مثل هر مملکت و ملتی، هرچند ریشههای ادبی ما هم شفاهی بوده اما در این روزگار، همه چیز به سمت رسمیت و جدیت و کتابت رفتهاست و سالهای پیش رو، از این بابت شاهد شکوه و عظمت بیشتری خواهیم بود.
پرسش پایانی؛ باتوجه به اینکه سال ۹۹ را سال کتاب کوردی در خراسان نامیدهبودید، برنامهی شما برای سال ۱۴۰۰ در خراسان چیست؟
نظر به اهمیت کتاب و خواندن و نوشتن در میان کردها، در سال ۱۴۰۰ هم، همچتان تمرکز ما بر نشر کتاب خواهد بود. این جانب چندین مجموعه شعر کردی در قالبهای مختلف آمادهی چاپ دارم و دوستان دیگر اهل قلم هم، بهخصوص اعضای انجمن ادبی کانیادل، آثارشان را آمادهی چاپ کردهاند. در عین حال، عمده برنامهی ما برای سال ۱۴۰۰ تاکید بر اهمیت فراگیری خواندن و نوشتن کردی براساس دو رسمالخط آرامی و لاتینی است. در واقع سال ۱۴۰۰ را سال عمومی شدن نوشتن و خواندن به زبان و خط کردی در خراسان، اعلام کردهایم و خواهیم کوشید جاماندگان از قافلهی نوشتن و خواندن علمی و آکادمیک به زبان کردی را متوجه اهمیت این کار بکنیم.
در پایان سال ۱۴۰۰، پس از گذشت بیش از ۴۰۰ سال از حضور کردها در خراسان، موضوع خواندن و نوشتن کردی، باید به عنوان ضرورتی اجتنابناپذیر و نیازی شبانهروزی مورد توجه قرار گیرد.
منبع: هفتهنامهٔ «دهنگی کوردستان»، شماره ۱۲٤، یکشنبه ۱۳۹۹/۱۲/۲٤.
بە کانال “خانهٔ کتاب كُردی” بپیوندید: