خانه / اخبار و رویدادها / اساطیرکُردی، بایسته‌های ترجمه و جشنواره گلاویژ در گفتگویی آزاد و کوتاه با عباس مخبر

اساطیرکُردی، بایسته‌های ترجمه و جشنواره گلاویژ در گفتگویی آزاد و کوتاه با عباس مخبر

اساطیرکُردی، بایسته‌های ترجمه و جشنواره گلاویژ در گفتگویی آزاد و کوتاه با استاد عباس مخبر

پایگاه خبری خانه کتاب کردی– در حاشیه جشنواره گلاویژ موضوعات اساطیرکُردی، ادبیات، بایسته‌های ترجمه و جشنواره گلاویژ دست مایه‌ی گفتگویی کوتاه و چند محوری شد با استاد عباس مخبر، مترجم و اسطوره‌شناس شهیر ایران، که از مهمانان دوره ۲۵م جشنواره گلاویژ است.

 پیش از اینکه به موضوع اساطیر کُردی بپردازیم، مایلیم با توجه به مباحث ارائه شده در یکی از پنل‌های جشنواره درباره ادبیات معنا محور، فرمالیستی و ساختارگرا، پرسشی پیرامون این موضوع داشته باشیم. طیف عظیمی از منتقدان به شدت درگیر فرم، ساختار و مباحث تئوریک هستند و کمتر لایه‌های معنایی متون را می‌بینند، تزوتان تودوروف در آخرین اثرش “ادبیات در مخاطره” یکی از دلایل شکاف بین خواننده و آثار ادبی را افراط در پرداختن به ساختار، فرم و بی اعتنایی به اجتماع و محتوا می‌دانست و خودش و ژرار ژنِت را در این آسیب سهیم می‌داند، نظر شما در این مورد چیست؟

 نمی دانم آقای تودورف در چه بافت و بستری این حرف را زده است. اما همین قدر می دانم که لازم است که ما از نظریه‌های ادبی چون فرمالیسم، ساختارگرایی، پدیدارشناسی، پست‌مدرنیسم و مدرنیسم مطلع و آگاه باشیم، اما دانستن و به کار بستن آنها طبعا نباید مانع از دیدن وجوه دیگر آثار از جمله محتوا شود. نظریه ها متکی به جنبش های اجتماعی هستند و چنانچه این جنبش ها ضعیف شوند، نظریه های مرتبط با آنها نیز بلاوجه خواهند شد. بنابراین افت د خیز نظریه ها در این جا و آنجای جهان ناهمزمان است.اگر کسی سعی کند بر اساس نظریه‌ کار ادبی انجام دهد دچار همین مشکلی خواهد شد که آقای تزوتان تودوروف اشاره کرده اند. فضا و شرایط در کشورهای غربی با ما مقداری زیادی متفاوت است، یعنی آن‌ها مدتی زیادی روی این نظریه‌ها کار کرده اند و در آنها عمیق شده اند، در حالی که در اینجا بعضی‌ها در حال آشنا شدن با این نظریه ها هستند. در نتیجه مقایسه یک به یک وضعیت ما با وضعیت غرب هم شاید درست نباشد. به نظر من باید ما با این قضایا آشنا باشیم و با افراط در آنها هم موافق نیستیم.

اساطیر بین‌النهرین از جمله اسطوره‌های اینانا، انکی، دوموزی و دیگر افسانه‌ها، از نظر فرم و بیان شباهت بسیاری با ژانر “بیت” در حوزه ادبیات شفاهی در موسیقی کُردی دارد، شما این شباهت را ناشی از چه چیزی می‌دانید، و چه نسبتی بین این اساطیر با فرهنگ‌ شفاهی کُردی وجود دارد؟ من با ژانر بیت در ادبیات شفاهی و موسیقی کُردی آشنایی ندارم، تا در مورد این قرابت ها صحبت کنم، اما به طور کلی کُردها چهار آبشخور اسطوره‌ای دارند. نخستین آبشخور اسطوره‌ای کُردها، آناتولی است که از حدود ۷ هزار سال قبل از میلاد یک نظام الهه‌گان پرستی در آنجا حاکم بوده است .اسطوره شاماران از آنجا سرچشمه می‌گیرد. اسطوره ای که به نظر من یکی از زیباترین اسطوره‌های مربوط به الهه‌هاست. آبشخور دیگر اسطوره ای کُردها بین النهرین، یا همان سرزمین عراق فعلی است و آبشخور سوم اساطیر ایرانی است. آبشخور چهارم اساطیر اوگاریت و کنعان مربوط به منطقه شام است. لذا کاملاً طبیعی است که ادبیات کُردی اعم از ادبیات مکتوب و شفاهی تحت تاثیر اسطوره‌های بین النهرین بوده باشند.

 به نظر شما مهم‌ترین آسیب‌های ترجمه بخصوص مباحث نظری برای زبان‌هایی مانند زبان کُردی چه می تواند باشد؟

 طبیعی است وقتی یک فکر نو می‌خواهد در یک زبانی مطرح شود، آن زبان برای انتقال دادن این فکر نو هم کم و کسری‌هایی خواهد داشت . ده‌ها اصطلاح جدید هست که برای انتقال دادن این فکر نو باید وارد این زبان‌ شود و برای بعضی از آن‌ها باید معادل سازی شود و برای بعضی دیگر توصیف و تحلیل ارائه شود. بنابراین هر چیز تازه‌ای که وارد هر فرهنگی می‌شود برای جا افتادن به زمان نیاز دارد. لازم است که اهالی آن فرهنگ با آن خو بگیرند و معادل‌های تراش خورده‌ای پیدا شود. از طرف دیگر ترجمه‌ها به دلیل همان نو بودن و پیچیدگی ممکن است در آغاز کیفیت لازم را نداشته باشند.

 امروز در مشهورترین مناسبت فرهنگی کُردی به اسم جشنواره گلاویژ حضور داریم که امسال در حال برگزاری جشن بیست و پنج سالگی است و به طور متمادی در بیست و پنج سال اخیر توانسته این روند را حفظ کند، شما جشنواره را چگونه ارزیابی می‌کنید و نقش و کارکرد این جشنواره‌ها در فضای فرهنگی، ادبیات و تحولاتی که ممکن است و می‌تواند در ادبیات کُردی به بار بیاورد چگونه است؟

 این جشنواره‌ها یک رویداد فرهنگی است که من از آن خیلی استقبال میکنم و به برگزارکنندگانش تبریک‌ می گویم. کارشناسانی با اندیشه‌های مختلف دور هم جمع می‌شوند و با هم گفتگو می‌کنند و سعی می کنند نظرات خود را به یک‌دیگر نزدیک کنند، بنابراین جشنواره‌ها از این نظر مثبت و ارزشمندند.

از طرف دیگر، جشنواره یک بعد اسطوره‌ای دارد و ما در اساطیر جشن خرمن برداری، باران، سال نو، و میوه نو برانه و غیره داریم. جشنواره‌های فرهنگی تقلید از این جشنواره‌های اسطوره‌ای است و از این نظر خیلی خوب است. در رابطه با جشنواره گلاویژ این پیشنهاد را دارم که به نظر من این جشنواره باید معطوف به هدف‌تر باشد و از هزینه ای که می کند بهتر استفاده کند

 هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.

درباره‌ی خانه کتاب کُردی

همچنین ببینید

فراخوان ارسال آثار به جایزه قلم هه‌ژار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *