نگاهی به رمانِ “سَفَره میوان”
بیگرد احمدی (کارشناس جامعەشناسی و منتقد ادبی)
در بین ۴ داستان کوتاه کتاب “سَفَره میوان” نوشته ی خانم (هاجر هوشیار) بنده داستان کوتاه دوم تحت عنوان: “نامه های یک سگ ولگرد از شهر برای صاحبش” را انتخاب کردم.
پر واضح است که درظاهر مضمون داستان پدیده ی حیوان آزاریست، این پدیده امری نکوهیده و چالش برانگیز است، شرع مقدس اسلام نيز این پدیده را مورد نهی و مشمول حکم حرمت قرارداده است؛ اما در حقوق داخلی کشور برای پدیده ی حیوان آزاری جرم انگاری لازم که بتواند بازدارنده واقع گردد، صورت نگرفته است، لذا بنده در این مقاله به بررسی شخصیت سگ و انسان که از ابتدا تا انتهای داستان درحال دیالوگ فرضی یک طرفه میباشند، از دیدگاه جامعه شناسانه و روانشناسانه بسنده میکنم.
شخصیت صاحب سگ: پدیده ی “انسان کرگدنی”.
اوژن یونسکو، متفکرهوشمند فرانسوی و نمایشنامەنویس معروف، حدود نیم قرن پیش نمایشنامەای به عنوان کرگدن نوشت که جلال آل احمد آن را به فارسی ترجمه کرده است.
کرگدن سمبل انسان نظام توتالیتری و محصول بلافصل فرهنگ حاکم بر آن است. نظامی که اشیاء و انسان ها در نظم و روابطی نامتعادل و غیر انسانی تبدیل به کرگدن خواهند شد، که همه ی دستاوردهای فرهنگی، تاریخی و تمدنی حیات بشری را که نتیجه ی رنج ها مساعی و تلاش های بی وقفه ی میلیون ها سال زندگی مشقت بار است، له و سرکوب می کند. کرگدن پستانداری است غول پیکر و عظیم الجثه با شاخی قطور در نوک پیشانی و پاهای نیرومند و سنگین که حرکت و طرز راه رفتنش هول آور و مخرب است که هرچه بر سر راهش ببیند له و نیست و نابود و منهدم می کند، در واقع کرگدن نماد تخریب ویرانسازی، انهدام و نیستی است، انسان کرگدنی دارای سائقه های شدید دگرآزاری و خودآزاری است. گرچه این موجود تنزل یافته از مقام والای انسانی و درمانده و ناتوان و فاقد خصوصیت و فضایل انسانی و درهم ریخته ی باطنی، در ظاهر به علت پیوندی که با دیگر همجنسان خود دارد، بر نومیدی و تنهایی درونی غلبه می یابد، لیکن موجودی مستاصل و ساقط شده است (نامه ی شماره ی ده _ص ۷۷ خاکستر سیگارها، قصد ظاهری مرد برای نابودی خویش که نشان دهندەی وجود سراسر یأس ایشان است، و همچنین شبانه انجام دادن این نیت، بیانگر حفظ ظاهر یا به اصطلاح عامیانه تر آبروداری می باشد چرا که انجام این نوع واکنش ها در روشنایی روز چالش برانگیزتر خواهد بود).
(نامه ی شماره دوازده_ص ۸۱ پاراگراف دوم، رفتار ظاهری و باطنی متناقض که به مراتب در این نامه هم، نمایان است).
انسان کرگدنی به علت فقدان آموزش و تربیت اصولی، اخلاقی و خانوادگی و عدم اشباع روانی و عاطفی در حریم خانوادگی و ناکامی و سرخوردگی های فردی و تحصیلی و اجتماعی بشدت دچار سرخوردگی و واخوردگی باطنی است که دایم از شانتاژهای گروهی و خارجی پُر و خالی می شود. (نامه ی شماره چهارده _ص ۸۴، به همراه داشتن کتاب در دست یکی دیگر از عناصر برچسب سرگشته و دیوانه را برای وی به همراه داشته است)، ( نامه ی شماره ی نه _ فاصله ی سه ماهه بین نامه ها _احساس از خودبیگانگی کردن که با سرخوردگی شدید خود را نشان داده است _ سگ میگوید: اگر خود را نمی شناختم میگفتم حتماً تازی هستم!).اریک فروم روانشناس نومارکسیست مکتب فرانکفورت معتقد است غالباً افراد گروههای فشار و نیز افرادی که اقدام به شکنجه ی جسمانی همنوعان خود میکنند، از درماندەترین و واخوردەترین و عقدەایترین گروههای محروم اجتماعی هستند که ریشه های روستایی و یا شهری در تهیدستترین طبقات و گروههای اجتماعی منشاء آنان است، محرومیت از فرهنگ و نان در خانواده و جامعه زمینه ی آماده ای را در شخصیت آنان نهادینه می سازد که در شرایط و فرصت های مناسب در شکل اپورتونیسم و فرصت طلبی های غیر قابل توصیف رُخ می نماید ( نامه ی شماره سه _ ص ۶۱ عدم وفاداری سگ همسایه به صاحبش و به اصطلاح برابری رفتاریش با دزد سَرِگردنه!) روانشناسان و روانکاوان معتقدند که افراد شکنجەگر و حاملان ارعاب و ترور و خشونت و جنایت غالباً افرادی از این سنخ اند.
تبدیل انسان به مجموعه ای از واکنشها مانند یک بیمار روانی او را از هرچیزی که شخصیت و خصلت اوست عمیقاً جدا می سازد” آرنت.”
مطالعه ی” نوع دوم شخصیت: سگ “پس از کشتن شخصیت اخلاقی و نابودی شخصیت حقوقی در انسان از بین بردن فردیت او دیگر چندان دشوار نیست. شخصیت پرستی افراطی و بیمارگونه، یکی دیگر از انواع اختلالات شخصیتیست که ویژگی اصلی آن الگوی رفتاری تکرارشونده، در تمامی جنبه های زندگی غیرقابل انعطاف است،
در این اختلال بیمار برای برآوردن نیازهای روانی و جسمی خود به دیگران وابسته است و همیشه در تلاش است که دیگران را خوشحال کند.
( نامه ی شماره یک_ص۵۷ _پاراگراف دوم_آزار دیدن و کتک خوردن سگ و در نهایت رضایت تعریف کردن آن توسط خودِ سگ!)، و یا (نامه ی شماره ی شش_ص ۶۷ پاراگراف دوم، دنبال غذا گشتن در سطل زباله و نمایش نهایت گرسنگی و آوارگی و دلجویی از دیگری حتی در تصورات در این عین!). این نامه ها بیانگر این واقعیت است که افراد مبتلا، رفتارهای منفعلانه، محتاج گونه و چسبنده دارند و از جدایی می ترسند، سخن کوتاه اینکه در بین هجده فاکتور اصلی شخصیت وابسته بالای ده مورد به وضوح در رفتارو تفکرات سگ مشاهده می گردد.
در پایان با خواندن نامه ی سوم _ص ۶۱ به عنوان “نامه و متن طلایی” داستان بیاناتم را به پایان می رسانم.
منابع : مطالعه ی چندنوع مقاله به صورت آنلاین درباره ی انواع شخصیت و پدیده ی انسان کرگدنی.
منبع: کانال “خاتوونانی کتێبی شنۆ”
https://t.me/xatunakaniktebishno