اعتبار جایزه جلال آلاحمد به دقت علمی در داوریهاست
داور ادوار جایزه ادبی جلال آلاحمد گفت: اعتبار این جایزه در دقت علمی بسیار در داوریهایش است و داوران نیز با دقت انتخاب میشود.
کامران پارسی نژاد، داور ادوار جایزه ادبی جلال آلاحمد به روابط عمومی خانه کتاب و ادبیات ایران گفت: بدون تردید یکی از مهمترین و شاخصترین جایزههای ادبی در ایران جایزه جلال آلاحمد است و ما جشنواره یا جایزهای را نداریم که تا این حد تاثیرگذار باشد و در بستر ادبی جامعه جریانسازی کند و بتواند نویسندگان را برای مردم بشناساند و آثار آنها را سر زبانها قرار دهد.
وی افزود: جایزه ادبی جلال آلاحمد هم از جنبه مبلغ جایزهاش میتواند تاثیرگذار باشد و هم از جنبه روند داوریهایش که با دقت و بررسی زیاد همراه است. داوریها در این جایزه بسیار دقیق و حساب شده و به همین دلیل نتیجه کار قابل نظر و دفاع است. من در بخشهای مختلف این جایزه اعم از رمان، نقد ادبی و حتی مستندنگاری داور بودهام که بالتبع هر گونه ادبی با دیگری متفاوت است و نوع داوریها نیز تفاوت دارد، اما بیشترین کار در حوزه نقد ادبی بود. در این بخش یکی از موارد مهم انتخاب داوران برتر بود؛ فارغ از خودم کاملا شاهد بودم که شخصیتهایی که در روند داوریها همکارشان بودم، با چه دقتی انتخاب شدهاند. من بسیار از آنها میآموختم.
پارسی نژاد ادامه داد: در جریان داوریهای بخش نقد ادبی جدا از اینکه آثار بررسی و نوعی تعامل اندیشه ایجاد میشد که نتیجه آن در روند داوری آثار تاثیرگذار بود. شاخصه کاری ما این بود که کاملا تمامی مواردی را که منتقد باید رعایت کند، در نظر میگرفتیم. به عبارتی از جنبه تخصصی آن ساختار و اسکلتبندی که باید یک نقد پژوهشی داشته باشد، کاملا در نظر ما بود و بر اساس آن کار را سطر به سطر بررسی میکردیم و آثاری که در نهایت انتخاب شدند، نیز بدون تردید از جمله برترینها بودند. نتیجه این روند طاقتفرسای داوریها این بود که منتقدان برگزیده، آثارشان بیشتر مورد توجه قرار گرفت و روند فعالیتهای ادبیشان بعد از دریافت جایزه تغییر و تحول پیدا کرد.
نویسنده کتاب «هویتشناسی ادبیات و نحلههای ادبی معاصر» در بخش دیگری از سخنان خود در ضرورت پژوهش روی جایزه ادبی جلال آلاحمد و ادوار برگزار شدهاش، گفت: معمولا در کشورهای دیگر یکی از برنامههای مهم هر جایزه یا جشنوارهای، بررسی و نقد روند آن جشنواره است تا فهم کنند که جایزه یا جشنواره چقدر تاثیرگذار بوده، تا چه میزان جریان سازی کرده و آیا توجه به آثار نویسندگان یا محققانی که در آن برگزیده شدهاند، در جامعه بیشتر شده است یا خیر؟ اما متاسفانه این فرهنگ در ایران وجود ندارد و نه تنها جایزه ادبی جلال آلاحمد که سایر جوایز ادبی و فرهنگی کشور هم از چنین پژوهشهایی بیبهره بوده و هیچگاه رصد نشدهاند.
پارسینژاد همچنین به حمایت از صاحب قلمان برگزیده در جایزه ادبی جلال آلاحمد و سایر جوایز فرهنگی کشور اشاره کرد و ادامه داد: روند یک جایزه ادبی نباید فقط محدود به کار نهاد برگزارکننده شود. یعنی جایزه پس از ختم داوریها و اعلام برگزیدگان هم ادامه پیدا کرده و از نویسندگان برگزیده و آثار منتخب حمایت شود. با این کار یک فضای تعاملی شکل گرفته و فرصتی برای شکلگیری آثار بعدی نویسندگان فراهم میشود.
این داور ادوار مختلف جایزه ادبی جلال آلاحمد در بخش دیگری از این گفتوگو یکی از خاطرات خود از داوریهای این جایزه را به این شرح بیان کرد: در یکی از ادوار مشغول بررسی یک رمانی بودیم با عنوان «اندکی سایه» که اثر مرحوم احمد بیگدلی بود. ایشان نویسندهای قدیمی بودند که از دوران پهلوی کار میکردند و آن روزها تقریبا نامشان رو به فراموشی بود. رمانشان اثر ارزشمند و فاخری بود که قیام مردم آقاجری علیه حکومت پهلوی و سرکوب این قیام توسط عمال حکومت را روایت میکرد. تیم داوران این رمان را به عنوان اثر برگزیده انتخاب کرد، اما ما یک نگرانی داشتیم، چرا که ایشان چهره قدیمی و کلاسیک دوره خود را داشت با سبیلهای انبوهی که ما اصطلاحا به آن سبیل تودهای میگفتیم. قدیمها کلا به کسانی که سبیلهای پرپشتی داشتند، میگفتند که اینها سبیل تودهای دارند. مرحوم بیگدلی خوشحال شد که برگزیده شده و پذیرفت که به اختتامیه بیاید. آن دوران محمود احمدی نژاد رییس جمهور بود و ما داوران نگران بودیم که او چه واکنشی نسبت به سیمای مرحوم بیگدلی نشان خواهد داد. در نهایت اما مراسم پایانی بسیار خوب برگزار شد.