مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب شعری «آوازی برای تنهایی مترسکها» برگزار شد
به گزارش خانه کتاب کُردی، یازدهم خراد ۱۴۰۱ در سالن سینما بهمن شهر سنندج مراسم رونمایی و جشن امضای کتاب مجموعه اشعار کُردی”آوازی برای تنهایی مترسکها” (گۆرانییەک بۆ تەنیایی داهۆڵەکان) نخستین اثر شعری محمد موفقی، که به تازگی از سوی نشر “مانگ” منتشر شده، با حضور منتقدین آقایان: “دکتر کمال خالق پناه”، “کاوان محمدپور” و “دکتر امید ورزنده” و جمعی از علاقمندان به شعر و ادبیات کُردی برگزار شد.
در ابتدای مراسم، مترجم و منقد خانم”نینا کریمی”، در جایگاه مجری برنامه ضمن تشریح کلیات برنامه، با اشاره به تجربه شاعرانگی محمد موفقی گفت: ” اگر وسواسهای ایدآلیستی این شاعر نبود، اکنون باید شاهد انتشار چندمین اثر شعری او می بودیم. موفقی تاکنون از شعر به مثابه ابزار بهره نگرفته و در شعر زبانی حقیقت گو دارد.”
نینا کریمی
در ادامه منتقدین به ابعاد شعری محمد موفقی و اثر تازه منتشرشده او پرداختند، دکتر کمال خالق پناه نخستین منتقد بود که با اشاره به جریان شعر پست مدرن سخن آغاز کرد و در خلال آن سخن مجری برنامه را مبنی بر غیرابزاری بودن شعر موفقی به نقد کشید، وی گفت: ” دو جریان شعری پست مدرن وجود دارد، نخست جریان شعری فردی و شخصی، و دوم جریان غیر فردی و ناشخصی. جریان شخصی به “اعترافی” مشهور است و جریان ناشخصی به “خودارجاعی” که متاشعر است و به شعری میگویند درباره شعر. در این کتاب شعری، به ندرت شعر غیرشخصی وجود دارد، از آن رو می گویم اعترافی زیرا سوژه، شاعری را به ابزاری جهت صحبت از خویشتن بدل کرده است. از این رو تفاوتی میان محمد موفقی که در این مراسم حاضر است با شاعری که در این کتاب شعر می سراید، وجود دارد. شاعری که در کتاب است از محمد موفقی به مثابه ابزاری سود می جوید تا از خویشتن بگوید. در واقع در جای جای این اثر شاعر در پی پاسخگویی به خلاء تاریخی رویاروی ماست. در این جا تجربه شخصی سوژه ابزاری شده از خویشتن تهی در راستای خلق مجموعه ای شعر. هرچند اسم کتاب “آوازی برای تنهایی مترسکها” است، اما این مرثیه است نه آواز!. در مورد مترسک دو نظر وجود دارد: نخست آنکه مترسک شاهدی ناتوان است و دیگر آن که ناظری حساس است. در این جا از نوع دوم است، یعنی شاعر در این اثر ناظری متاثر و حساس است از این روست که میگویم این شاعر دروغ می گوید و فرافکنی می کند. دروغ می گوید تا در خلال آن خلاءهای خویش را پنهان سازد. در بخشی از این شعر می گوید: “این شعر تقدیم به زنانی که روزی به آنان عشق ورزیده ام”. من باور دارم که هیچ زنی این شاعر را دوست نداشته، زیرا اگر زنی به او عشق ورزیده بود هرگز چنین اشعاری نمی سرود. بدین معنا او شاعری ناکام است که با روشی وجودشناختی از خویشتن می گوید و تنها به این دلیل که کسی او را دوست نداشته، در زندگی به بن بست رسیده و من در عجبم چگونه تا بحال خودکشی نکرده؟ یکی از واژگان پربسامد این کتاب، کلمه “بن بست” است. لذا این کتاب آوازی برای تنهایی نیست بلکه آوازی برای رجعت به رحم مادر است. از این روست که می گویم آن پرسش تاریخی که شاعر میخواهد پاسخی برای آن بیابد، ناکامی و فروپاشی است. شرایط کنونی که این شاعر با آن مواجه میشود چیست؟ این یکی از نقدهای من به شاعران نسل چهارم است. شرایط کنونی این شعر خانواده و مثلت ادیپی مادر، پسر و پدر است، یعنی بن بستی که موفقی از آن سخن می گوید، بن بستی زیبایی شناسانه نیست بلکه بن بستی وجودی است و تنها دلیل بازگشت به رحم مادر نیز به این امر بازمی گردد. شرایط کنونی نسل چهار، فناوری یا حکومت نیست، بلکه بن بست آنها خانواده است و پرتوی است بر مثلث ادیپی، چنان که این شعر به مادرش تقدیم شده و همچنین سرشار از صحبتهای پدر است.”
در ادامه “کاوان محمدپور” با مبنا قراردادن نوع شناسی تجارب انسانی، و اینکه شاعر در این کتاب به تجارب درونی نقب نمیزند و به طور کلی انسان عصر حاضر از تجارب درونی جدی و عمیق خالی شده و اکثر تجارب روزانه اند، به ایراد نقد و بررسی خویش از اثر پرداخت. وی گفت: عصر کنونی، عصر زمان پرشتاب و ناپایدار است و شاعر هم در این فضا با صوری شدن تجارب سر می کند و نقبی به عمق تجربه های درونی نمی زند. آگامبن می گوید: هر گردشگری که به بازدید مکانی توریستی می رود عوض آن که از آن تجربه ای برگیرد با مبایلش از آن عکس می گیرد. شاعر نیازمند شناخت است، شناختی فرهنگی با دو وجه، نخست اینکه آشنا و مسلط به آرایه و فنون ادبی باشد استعاره بداند، ادبیات خوان باشد و قافیه را درک کرده باشد. از سوی دیگر بایستی واجد شناختی فرهنگی باشد از فرهنگ و تاریخی که در آن می زید و آن را با ذوق شاعرانگی درآمیزد. حال اگر شاعری فاقد معرفت ادبی باشد از درک و فهم آن تجربه درونی ناتوان خواهد ماند تا از خلال آن بر تجربه خواننده اثر تاثیر بگذارد. این اشعار، جهانی کاملا ویران را به تصویر می کشند. شاعر در جستجوی دوران کودکی است تا در آن پنهان شود و مامن گزیند. حال دلیل بازگشت به دوره کودکی در شاعر چیست؟ شاعر منشاء تجارب درونی را ناشی از آن دوران می داند. شاعران در این اشعار، مدام شکست می خورد و این شکست های پیاپی اند که شعر را بنا می کنند.”
در پایان پنل نقد و بررسی، “دکتر امید ورزنده” در جایگاه منتقد سوم، سخنانش را با بازگویی خاطره ای از شاعران سلیمانیه اقلیم کردستان آغاز کرد و گفت: ” فایق بیکس شاعر شعری نوشته بود که ورد زبان تمام مردم سلیمانیه شده بود و همواره آنرا بازگو و نقل میکردند و در همان زمان عبدالله گوران شاعر دو سه کتاب شعری زیر بغل داشت و به جمعیت می نگریست. به طور کلی اکنون تاریخ قضاوت می کند و جایگاه هر یک از شاعران نامبرده به روشنی مشخص است. منظورم اینست چه بسا افرادی با دهها کتاب شهرتی نمی یابند و برخی با یک اثر مشهور عام و خاص می شوند.” وی سپس درباره کتاب شعری محمد موفقی گفت:” مفاهیم پایه این اثر در واژگان عنوان کتاب خلاصه شده اند. در این جا سه واژه داریم: آواز، تنهایی، مترسک. بی آنکه به محتوای اشعار پرداخت میشود با نگاهی نشانه شناختی به جان مایه اثر راه یافت، این یکی از مشخصات این کتاب است. صحبت از خیام و هدایت و… نشانی از تاثیرگذاری آنان بر شاعر ندارد بلکه در اینجا شاعر مشغول دیالوگی با این شخصیتهاست. با این نظر موافق نیستم که شاعر این اشعار ویران شده باشد. من خط تمایز ظریفی میان نیهیلیسم و آبزور می کشم. در یکی معنا وجود ندارد اما در دیگر معنا متغییر است. تلاش موفقی برای یافتن معنا تکاپویی نهیلیستی نیست بلکه تلاشی آبزوردیستی است. یعنی تو باور داری که در جایی، گوشه ای چیزی به اسم معنا هست اما تلاش تو برای یافتن آن تلاشی است ناکام و بی نتیجه. ضمناً بر این نظرم میل رجعت به رحم مادر در درون هر انسانی وجود دارد.”
پس از اتمام گفتار منتقدین، آقای “هیوا شامحمدی” به نواختن موسیقی پرداخت. پایان بخش برنامه حضور شاعر و خواندن بخشی از اشعار کتاب برای حضار و اجرای مراسم امضای کتاب بود.
گزارش تصویری اختصاصی خانه کتاب کردی
.
گزارشگر: بهنام دوروئی
هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.