خانه / اخبار و رویدادها / رمان «راهنمای نویسندگان مقتول» اثر عطا محمد راهی بازار نشر شد.

رمان «راهنمای نویسندگان مقتول» اثر عطا محمد راهی بازار نشر شد.

شناسنامه کتاب: «راهنمای نویسندگان مقتول»، عطا محمد، ترجمه‌ی رضا کریم مجاور، نشر افراز، تهران ۱۳۹۸.

رمان «راهنمای نویسندگان مقتول» اثر عطا محمد راهی بازار نشر شد.

پایگاه خبری خانهٔ کتاب كُردی– «راهنمای نویسندگان مقتول» جلد دوم از «سه‌گانه‌ی پرسش‌ها»ی عطا محمد رمان‌نویس مطرح ادبیات کُرد است که جلد نخست این سه‌گانه در بهار ۱۳۹۷ با عنوان «سایه و مرگ تصویرها» از سوی انتشارات افراز به چاپ رسیده است. داستان کتاب نمادی از واقعیت است که با تخیل آمیخته شده است.

 عطا محمد در رمان «سایه و مرگ تصویرها» به دنبال این پرسش بود که آیا آنچه زندگی می‌کند، من یا «تصویر» من است؟ اما در رمان «راهنمای نویسندگان مقتول» به دنبال این پرسش است که آیا آنچه زندگی می‌کند، من یا «نام» من است؟

او برای بیان نظریه‌های فلسفی خود در این رمان، حوادث جنگ جهانی دوم را دستاویز قرار می‌دهد و با پیش‌کشیدن سرگذشت نویسندگان گمنام و ناشناخته‌ای که در آن دوران به شکل مخفیانه و بدون نوشتن نام خود بر روی کتاب‌شان به نگارش رمان می‌پردازند و آن‌ها را در لابه‌لای کتاب‌های کتاب‌فروشی‌ها جا می‌گذارند، داستان خود را پیش می‌برد و سرنوشت این نویسندگان و شخصیت‌ها را با نویسندگان و شخصیت‌های معاصر و مهاجر کُرد پیوند می‌زند.

متن اصلی رمان «راهنمای نویسندگان مقتول» سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات «اندیشه»ی سلیمانیه منتشر شده است.

گفتنی است ترجمه جلد سوم این سه‌گانه با عنوان “انار و فرشته مرگ” نیز به پایان رسیده و در مرحله بازخوانی است.

عطا محمد در سال ۱۹۷۰ در شهر سلیمانیه به دنیا آمده است. او چند سال بعد به دلیل جنگ‌ها و ناامنی‌های موجود در کردستان عراق، به سوئد مهاجرت می‌کند و سال‌هاست که ساکن شهر استکهلم است. مجموعه داستان “فریب و مخفی‌کاری”، رمان “سفرهای شفاف سلطان در تنهایی”، رمان “مصیبت‌های خانواده‌ میخک”، مجموعه داستان “تینا و داستان‌های تخیلی” و رمان “گیلاس خون” از جمله آثار اوست.

در قسمتی از این‌ کتاب می‌خوانیم:

کسی که در سال ۳۹۹ پیش از میلاد مسیح، جام شوکران را نوشید، برای همیشه مُرد، اما «سقراط» هنوز هم در میان ما و با ما زندگی می‌کند. همچنان‌که ملاخدر در شهر استانبول می‌میرد و گورغریب می‌شود، ولی نالی تا امروز زنده است و چه‌بسا همین حالا در یکی از کوچه‌های استانبول، قهوه‌چی باشد و یا در ایستگاه قطار شهر کوچکی در آناتولی کار کند و به روی مسافران لبخند بزند. شاید تو هم روزی در یکی از ادارات دولتی با «مستوره‌ی کردستانی » برخورد کرده باشی و او تبسم‌کنان کارهایت را انجام داده باشد، تو اما او را نشناخته باشی.

 هر نوع بازنشر این متن با ذکر منبع «سایت خانه کتاب کردی” مجاز است.

درباره‌ی خانه کتاب کُردی

همچنین ببینید

«طنزپهلو» فراخوان داد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *